روش کار بدين صورت است که در زمان کوک کردن سيمها و خصوصآ جفت کردن آنها بايد فرصتي به سيمها داد تا کشش سمت آزاد با قسمت داخل شيطانک يکي شود و راه آن اينست که پس از کوک کردن با انگشت سبابه و يا شست سيمهارا يا قدري به طرف پوست فشار داد و يا قدري به طرف بالا کشيد. کاري که به عنوان نمونه استاد هوشنگ ظريف با گرفتن سيم و کشيدن آن ميکنند و يا استادان ديگر با فشار دادن به سيمها با شست انجام ميدهند. البته گاهي در حين کوک سيم قدري بالاتر از نت مورد خواست کوک ميشود و قدري بيشتر (شايد در حدود يک کما بالاتر) باقي گذاشته مي شود؛ تا با کشش سيمها به همان صورت به سرجاي درست خود بيايد. با اينکه شايد توضيح آن قدري سخت باشد اما با تماشاي اين کار در فيلمهاي تارنوازي استادان قبل از شروع و اجرا متوجه ميشويم که با اينکار سيم در حالت کشش يک نواخت و صحيح رها ميشود و شايد تا ساعتها نيز کوک آن بهم نخورد.در اينجا جملهاي از آقاي محمد جمال سماواتي، از موسيقيدانان برجسته حال حاضر که در سمينار سازهاي ابداعي فرموده اند و جاي تامل دارد ميآوريم، “ تا زماني که يک استاد معاصر در اجراهاي خود ميتواند يک ساعت ساز بزند و ساز از کوک خارج نشود، صحبت از تغيير سرپنجه و گوشي و بهم زدن ساختمان سنتي تار اشتباه است”
1399-04-19
يکي از بحثهاي هميشگي در مورد سازهاي ملي و خصوصاً تار نگه داشتن کوک در حين نوازندگي است.
1399-04-19
2 – مورد ديگر وجود سيمهاي نازک و ظريفي است که در تار استفاده ميشود.
1399-04-19
اما به نظر مهمترين علت جا به جا شدن کوک را در مسئلهاي ميتوان يافت که کمترين دقت در آن ميشود.